بیوگرافی مودیر

hay gaiz
my name its neymar
scene:Eleven/11
I'm girl
bay👋🏻
hay gaiz
my name its neymar
scene:Eleven/11
I'm girl
bay👋🏻
سلام من مرینتم 18 سالمه یک دختر خشن و سرد
مرینت : صبح از خواب بلند شدم صوبحونمو خوردم و یک تیپ لش زدم
تیپ مری👇
و از خونه رفتم بیرون رفتم خونه دوستم باهم فیلم نگاه کردیم و خوشگذروندیم اصلا حواسم به ساعت نبود وقتی به ساعت نگاه کردم عقربه ساعت روی ۱۱ شب بود از دوستم خداحافضی کردم و از خونشون اومدم بیرون خیابون خیلی خلوت بود سرم پایین بود داشتم راهمو میرفتم که یک ماشین جولوم واستاد سرمو بالا اوردم که با دو تا چشم سبز خمار روبه رو شدم پسره گفت: خوشگله شبی چند می گیری ؟ عصبی شدم گفتم:فاکیو گم میشی یا گمت کنم پسره عصبانی شد از ماشین اومد پایین ترسیدم خواستم فرار کنم که از بازوم گرفت و پرتم کرد تو ماشین و خودشم نشست پشت فرمون و حرکت کرد هر کاری کردم نتونستم درو باز کنم بی خیال شدم که ماشین وایستاد پسره اومد درو باز کرد و منو روی کولش انداخت چشمامو بسته بودم و بهش مشت میزدم که حس کردم روی یک چیز نرم فرود اومدم وقتی چشمامو باز کردم توی یک اتاق روی تخت بودم و پسره روم خیمه زده بود گفتم: خواهش میکنم ولم کن پسره : وقتی فوحش دادی باید به اینجا هاشم فکر میکردی بدون اینکه بزاره حرفی بزنم لباشو رو لبام گذاشت و شروع کرد به بوسیدن و همزمان لباسامم در میاورد دست از سر ببرم برداشت و شروع کرد به خوردن یکی از سینه هام و اون یکی رم میمالید سینه هام و ول کرد و دستشو تا ورودیم نوازشگرانه اورد و ورودیمو نوازش کرد و انگشتشو کرد تو ورودیم از سر درد جیغ کشیدم با انگشتاش تو ورودیم تلنبه زد انگشتاشو در اورد و دهنشو نزدیک ورودیم کرد ورودیمو بوسید و زبونشو تو ورودیم کردم زبانشان در اورد و از اون بلند شد و لباساشو در اورد و دوباره روم خیمه زد و خودشه بهم می مالید و هم زمان اونجاشو روی ورودیم می مالید و اونجاشو خیلی محکم تو ورودیم کرد و تلنبه زد دوتامون عرضا شدیم و اون تو من خالی کرد اونجاشو در اورد و منو تو بغلش گرفت و اونجاشو تو ورودیم کرد و خوابید منم تا صبح گریه کردم و نفهمیدم کی خوابم برد ادامه دارد...
نام:مرینت دوپن چنگ
سن:18
اخلاق:خشن. سنگین . سرد
نام:الیا سزار
سن:1۸
اخلاق:مهربان . سنگین
نام:جنیس آدلر
سن:18
اخلاق:مهربان . سنگین
نام:رز دیکِور
سن:18
اخلاق:مهربان . سنگین . احساساتی
نام:اما رامون
سن:18
اخلاق:مهربان . سنگین
نام:ادرین اگراست
سن:23
اخلاق:خشن . سرد . سنگین
نام:نینو لحیف
سن:23
اخلاق:مغرور . خشن . سنگین . سرد
نام:آرشیو رامون
سن:23
اخلاق:مهربان . سنگین
نام:مایکل اسکافیت
سن:23
اخلاق:سنگین. شوختب . مهربان
نام:دانیل هریسون
سن:23
اخلاق:خشن.سرد
از زبان مرینت:
شب شده بود داشتم لباسامو عوض میکردم که دیدم کت نوار جولوم بایستاده و داره نگام میکنه تازه متوجه شدم لباس تنم نیست که دیدم کت نوار داره میاد جولو...
از زبان کت نوار:
دلم گرفته بود تبدیل شدم و رفتم خونه مرینت پریدم رو بالکن در بتوانند که باز کردم کسی نبود فکر کردم مری رفته پایین رفتم تو اتاقش همین طور داشتم اتاق و انالیزم میکردم که دیدم مرینت لخت جولو ایستاده بود خوشکم زد خیلی سعی کردم خودمو کنترلکنم اما نشد و کنترل خودمو از دست دادم و رفتم جولو می خواست فرار کنه که گرفتمش و پرتش کردم رو تخت و شین کردم به در اوردن لباساش و لیمو گذاشتم رو لبش و سوارشو در اوردم و سینه هاشو مشت کردم و شلوارشو در اوردم و تبدیل به ادرین شدم و و لباسای خودمم در اوردم و و اونجام تو ورودیش کردم و تلمبه زدم و اونجام در اوردم و پشتشو برگردوندن و اونجام داخل پشتش کردم و تولنبه زدم و اونجام در اوردم و برگردوندن سمت خودم و لب ورودیشو نوازش کردم و ورودیشو لیس زدم و دو باره اونجام تو ورودیش کردم و تند تند تلنبه زدم و دورشو میبندیم و سینه هاشو فشار میدادم ۱۰ دقیقه همین کارو کردم و دوباره اونجام تو پشتش کردم و تولومبه زدم و اونجام بیرون اوردم و با یک حرکت جاهامونو عوض کردم و مرینت و رو خودم نشاندم و اونجام دوباره تو ورودیش کردم و تولنبه زدم و همزمان لباسم میبوسیدم بعد ۱۰ دقیقه تو اون حالت بودیم اونجام از ورودی در اوردم و مرینت و بغل کردم و بردم حموم فکر اونم تو شک بود چون اصلا حرف نمی زد مرینت و گذاشتم رو تخت مرینت داشت گریه میکرد منم رفتم کنارش و لیمو سرشو نوازش می کردم و بهش دل داری میدادم آروم نمیشد برا همین الان گذاشتم زودباش و خیلی اروم میبوسیدمش و آخر یک گاز از لمس گرفتم و ازش جدا شدم و بغلش کردم همون طور خوابم برد ... وقتی بلند شدم همه چیزو به مری گفتم و اونم گفت که لیدی باگ...
چهار ماه بعد
از زبان مرینت:
مری :وای استرس دارم الیا
الیا:نگران نباش دختر همه چی خوبه
مری:باشه
از آرایشگاه اومدم بیرون که دیدم ادرین دم در بهش سلام کردم جواب سلاممو داد و دره ماشینو برام باز کرد نشستم تو ماشین و ادرین نشست و رفتیم سمت تالار وقتی به تالار رسیدیم ادرین دیئ برام باز کرد و دستشو جولوم گرفت دستشو گرفتم واز ماشین اومدم بیرون و رفتیم تو تالار و رو سکو تالار بایستادیم
اقد:...... آیا وکیلم
مری: بله
اقد:.....ایا وکیلم
ادری:بله
و همو بوسیدیم ....